خورشید تابان
وجود پيامبر"صلی الله علیه و اله” همچون خورشيد تابانى است كه ظلمتهاى جهل ،شرك و كفررا از افق آسمان روح انسانها مى زدايد .هميشه ظلمت و تاريكى مايه اضطراب و وحشت و نور سبب آرامش است، تاريكى مايه پراكندگى است، و نور سبب جمعيت و اجتماع است،روشنايى و نور مايه نمو درختان، پرورش گلها، رسيدن ميوه ها، و خلاصه تمام فعاليتهاى حياتى است، و تشبيه وجود پيامبر “ص"به يك منبع نور همه اين مفاهيم را در ذهن تداعى مى كند.
وجود پيامبر ص مايه آرامش، و فرار دزدان دين و ايمان، و گرگان بيرحم ستمگر جامعه ها، و موجب جمعيت خاطر، و پرورش و نمو روح ايمان و اخلاق، و خلاصه مايه حيات و جنبش و حركت است، ولى همانگونه كه نابينايان از نور آفتاب استفاده نمى كنند و خفاشانى كه چشمشان توانايى ديدن اين نور را ندارد خود را از آن پنهان مى دارند، كوردلان لجوج نيز از اين نور هرگز استفاده نكرده و نمى كنند، و ابو جهل ها دست در گوش مى كنندكه آهنگ قرآن او را نشنوند.1
پس باید قلبتان را در معرض شوق به پيامبر (ص) قرار بدهيد، مثل چشمى است كه در معرض نور قرار داده ايد، ديگر لازم نيست به نور بگوييد كه بدرخشد، چراكه جنس نور، درخشيدن است. پيامبر (ص) مقام«لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاك» 2
است، و خداوند به آن حضرت خطاب فرمود: اگر تو نبودى، افلاك را نمى آفريدم؛ به اين معنى كه خداوند در خلقت عالم نظر به نور پيامبر (ص) داشت و بر اساس ظهور مقدس او عالم ايجاد شد تا بستر ظهور نور رسول خدا (ص) باشد، لذا نور وجود مقدس حضرت است كه به تمام موجودات معنى مى دهد و جايگاه هرچيزى را تعيين مى كند. در تجربه نيز مشخص شده هر اندازه كه انسان ها از آن حضرت فاصله بگيرند گرفتار پوچى و افسردگى و بى هويتى مى شوند، و عملًا معنى خود را گم مى كنند. حال اگر به مقام رسول خدا (ص) نظر كنيد، بر جانتان نور مى افشاند و راه رسيدن به نقطه كمال را مى نماياند و رعايت شريعت محمدى (ص) وسيله جذب آن نور مبارك است. شريعت اسلام آمده است تا ما را به مقام تعادل احدى محمّدى (ص) نزديك كند و از اين طريق به همه زندگى ما معنى ببخشد.3
1- تفسير نمونه ج17 ص 364
2- «بحار الأنوار»، ج 16، ص 405.
3-طاهر زاده ،صلوات بر پيامبر صلى الله عليه وآله؛ عامل قدسى شدن روح ؛ ص75