بانوی مینوی

دعای عظم البلا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خورشید تابان

27 آذر 1393 توسط بانوی مینوی

وجود پيامبر"صلی الله علیه و اله” همچون خورشيد تابانى است كه ظلمتهاى جهل ،شرك و كفررا از افق آسمان روح انسانها مى‏ زدايد .هميشه ظلمت و تاريكى مايه اضطراب و وحشت و نور سبب آرامش است، تاريكى مايه پراكندگى است، و نور سبب جمعيت و اجتماع است،روشنايى و نور مايه نمو درختان، پرورش گلها، رسيدن ميوه‏ ها، و خلاصه تمام فعاليتهاى حياتى است، و تشبيه وجود پيامبر “ص"به يك منبع نور همه اين مفاهيم را در ذهن تداعى مى‏ كند.

وجود پيامبر ص مايه آرامش، و فرار دزدان دين و ايمان، و گرگان بيرحم ستمگر جامعه‏ ها، و موجب جمعيت خاطر، و پرورش و نمو روح ايمان و اخلاق، و خلاصه مايه حيات و جنبش و حركت است، ولى همانگونه كه نابينايان از نور آفتاب استفاده نمى‏ كنند و خفاشانى كه چشمشان توانايى ديدن اين نور را ندارد خود را از آن پنهان مى‏ دارند، كوردلان لجوج نيز از اين نور هرگز استفاده نكرده و نمى‏ كنند، و ابو جهل‏ ها دست در گوش مى‏ كنندكه آهنگ قرآن او را نشنوند.1

پس باید قلبتان را در معرض شوق به پيامبر (ص) قرار بدهيد، مثل چشمى است كه در معرض نور قرار داده ايد، ديگر لازم نيست به نور بگوييد كه بدرخشد، چراكه جنس نور، درخشيدن است. پيامبر (ص) مقام‏«لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاك» 2

است، و خداوند به آن حضرت خطاب فرمود: اگر تو نبودى، افلاك را نمى آفريدم؛ به اين معنى كه خداوند در خلقت عالم نظر به نور پيامبر (ص) داشت و بر اساس ظهور مقدس او عالم ايجاد شد تا بستر ظهور نور رسول خدا (ص) باشد، لذا نور وجود مقدس حضرت است كه به تمام موجودات معنى مى دهد و جايگاه هرچيزى را تعيين مى كند. در تجربه نيز مشخص شده هر اندازه كه انسان ها از آن حضرت فاصله بگيرند گرفتار پوچى و افسردگى و بى هويتى مى شوند، و عملًا معنى خود را گم مى كنند. حال اگر به مقام رسول خدا (ص) نظر كنيد، بر جانتان‏ نور مى افشاند و راه رسيدن به نقطه كمال را مى نماياند و رعايت شريعت محمدى (ص) وسيله جذب آن نور مبارك است. شريعت اسلام آمده است تا ما را به مقام تعادل احدى محمّدى (ص) نزديك كند و از اين طريق به همه زندگى ما معنى ببخشد.3

1- تفسير نمونه ج‏17 ص 364

2- «بحار الأنوار»، ج 16، ص 405.

3-طاهر زاده ،صلوات بر پيامبر صلى الله عليه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح ؛ ص75

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

موضوعات: پیامبر اکرم "صلی الله علیه و آله" لینک ثابت

نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

با سلام

متن زير خاطره اي از سفر به سرزمين وحي و ديار فرشتگان است. با خواندن آن لحظاتی از عمرمان را با یاد پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله متبرک کنیم.

اینجا….
به اینجا که می رسی،در میان امواج متلاطم و حیرت آور عاشقی گم می شوی..
به اینجا که می رسی ،صدای سایش بال فرشتگان را می شنوی..
اینجا از دغدغه های مادی دنیا و کینه های خاکستری آن هیچ خبری نیست..
اینجا اشک غم با شوق و احساس در هم آمیخته شده…
راستی اینجا چقدر نفس کشیدن غنیمت دارد…
اینجا چقدر حسرت داری که ساعتها ناگفته های دلت را برای محبوبت با زبان اشک بیان کنی و هیچ کس با اشاره به تو نگوید:ایرانی!بلند شو…
اینجا روبروی بقیع،فقط کوچه های بنی هاشم و مظلومیت حسن را نمی بینی بلکه سنگینی غربت بهانه آفرینش گلویت را سخت می فشرد…
اینجا صدای شکستن دلها بسیار می آید..
اینجا صدای امن یجیب و ناله های أستغفر الله وتُب علینا بسیار می آید..
اینجا کنار غربت بقیع،ناله های یا حسین و یا زینب بسیار می آید..
اینجا تنها نشستن و با چشم غلطیده در اشک نگاه کردن و هق هق گریه،عجب طعم خوشی دارد..
اینجا آوارگی و شیدایی با پای برهنه بر زمین گرم و مقدسی که رحمه للعالمین بر آن قدم گذاشته،چه لذتی دارد..
اینجا ناله های زهرا و درد دل های علی وجودت را ذوب می کند…
اینجا آتش گرفتن درب خانه علی را می بینی.اما نه!…احساس سوختن به تماشا نمی رسد..آتش بگیر..
اینجا هیچ چیز به اندازه اشک،انسان را به خدا نمی رساند..
راستی که اینجا چه بهانه عزیزی برای عاشقی داری..
اینجا نمی دانی به کدامین بارقه نور خیره شوی! این سرگردانی آزارت میدهد..
اینجا حس کودک یتیمی را داری! اشکهای خسته از غربت شیعه را با گوشه لباست پاک میکنی ولی هرچه می گریی آرام نمی شوی!
اینجا غربت مدینه،درد سنگینی را بر دلت وارد می کند که اشکهای بی امان آن را تسکین نمیدهد..
آری! اینجا مدینه با هوایی بارانی از ابرهای غم و اندوه و غربت است.
مدینه!..کاش دیدن تو تمام شادی هایم را از یادم نمی برد!
احساس می کنم که قلب تو در تاب و تب این غم گران،در هوای غبار آلود سینه ات،می خواهد از تپش بایستد.
می خواهم بگویم اینجا…
اینجا حضور صاحب الزمان را می شود احساس کرد..
به اینجا که می رسی غمگینانه پاهای خویش را برهنه می کنی تا اندکی از نیروی ملکوتی رسول الله را از این سنگ فرش های متبرک به خویشتن جذب کنی،آرام و متین در حریم پیامبر خدا قدم بر می داری و مرتب رب ادخلنی می خوانی و اشک می ریزی تا خود را روبروی باب جبرئیل برسانی و چون به اینجا میرسی و چشمت به نگین سبز خاتم آفرینش ،متبرک می شود،زمزمه های عارفانه ات در میان هق هق گریه ها و تکان تکان شانه هایت اندک اندک گم می شود.آخر اینجا اوج تمام غربت هاست….
به اینجا که رسیده ای،دنیا برای تو تمام شده است..
اینجا مدینه است!غمناک ترین شهر تاریخ…
رقیه رحیمی طلبه سطح سه

1393/10/30 @ 21:19
نظر از: عمادی [عضو] 
  • تفاحه الفردوس

سیاه پوش بیست و هشتمین روز صفر، شانه به شانه آسمان فشرده در ابر مدینه مى گریم.

1393/09/29 @ 08:12


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بانوی مینوی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • نصایح خوبان
  • ماه رمضان
  • بازیهای رایانه ای
  • شهادت امام جعفر صادق
  • عیدغدیر
  • مباهله
  • محرم
    • محرم
  • هدف قیام امام حسین (ع) در آیات و روایات
    • گریه بر امام حسین(ع)
    • غارت وسایل امام حسین
  • کلیسای حافر
  • حماسه عاشورا- کارکرهای رسانه های اجتماعی در گسترش فرهنگ عاشورا
  • پژوهش
  • پیامبر اکرم "صلی الله علیه و آله"
  • مهدویت
  • عمومی
  • خزان العلم
  • نماز
  • شهدا-دفاع مقدس
  • میلاد و مدح ائمه
  • #شاگرد مکتب امام صادق
  • حضرت زهرا(س)
  • مشاوره تربیتی
  • خلاقیت وپرورش فرزند

Random photo

810 Hadis 637_3.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
مهدویت امام زمان (عج)
حدیث موضوعی
آیه قرآن تصادفی
دانشنامه عاشورا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس